ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
پس از مرگم بیا برخاکم ایدوست که دیدارعزیزت سخت نیکوست
به دست خویش و ویران کن مزارم تسلایی بده بر حال زارم
بکش خنجر بدران سینه ام را ببین قلب چنان آیینه ام را
دلی را بین که خون شد از جفایت اسیری بین که مجنون شد بپایت
نظر کن نازنین تا گرم گردد تپش گیرد بلرزد نرم گردد
به قاب مهر،ِ دوراز کینه اش کن دوباره بی غبار آیینه اش کن
چنانچه شایق رخسار ماهی بیا گاهی فکن در وی نگاهی
91/8/1 ادهم
به به ... بسیار زیباست شاعر!
برقرار باشید ...
شعرم از لطف دوستانی چون شماجون می گیره ...ممنونم
بسیـــــــــــــــار زیباست.
پیروز باشید...
لطف دارید .ممنونم .