تامل

زندگی را به تماشا بنشینیم زمانی

پیش از آن کز من و تو باز نماند

اثر و نام و نشانی

می رسد نوبت هجران

ساکت و سرد و غم آلوده نباشیم

بنشینیم

بخندیم

بخوانیم

فرصتی را که در آنیم ...

قدر هر ثانیه اش نیک بدانیم
                                                                               ادهم بهار 92

حسین یکشنبه 20 مرداد 1392 ساعت 01:30

نظرات 4 + ارسال نظر

سوگند پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 13:01

بسیار زیبا بود دوست گرامی

قبل از آن کز من و تو باز نماند نشانی ... به نظرم روان تر و زیبا تر میشه اگر اینگونه نوشته شه و تو بار معنایی هم مشکلی ایجاد نمیکنه...جسارت من رو ببخشید
موفق باشی

ممنونم
خواهش می کنم دوست خوبم.
اینکه نظر دادید نهایت لطفتون رو میرسونه .
بله حتما روی موردی که فرمودید فکر خوهام کرد

حوری سه‌شنبه 29 مرداد 1392 ساعت 00:57 http://moshti-deltangi.blogfa.com/

درود برشما

با شما زندگی رو به تماشا نشستم و بهره مند گشتم

زنده باشید و شاعر............

درود متقابل
با حضور خوبانی چون شما زیبایی زندگی صد چندان میشه .
جاوید باشید

نسیم پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 15:52

شعرتون زیباست ...
مثل همیشه ...

"زندگی"
خالی نیست

"مهربانی" هست
"سیب" هست
"ایمان" هست

آری
تا شقایق هست
"زندگی باید کرد" ...

باز هم ممنونم .
لطفتون باعث دلگرمیه خواهرم.
شعری که شما نوشتید هم زیبا و بجاست .
همون "حاضر جوابی شاعرانه" خودمون .شما هم که ماشالا حاضر جوااااااب :).
زنده باد.

بنفشه سه‌شنبه 22 مرداد 1392 ساعت 14:04

عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
سعی بر آن کن نرود رو به تباهی...
____

ساکت و سرد و غم آلوده نباشیم
بنشینیم... بخندیم... بخوانیم...
فرصتی را که در آنیم!

بسیـــار زیباست.
عالـــــــــــــــــــــــی...