باد شرطه

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه ... باشد که باز بینیم دیدار آشنا را

باد شرطه

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه ... باشد که باز بینیم دیدار آشنا را

تنهایی...

    

تو امشب هم نبودی با من و
من بودم و تنهایی و آوارگی از وحشت طوفان
پر از ناکامی و حرمان ...
پر از عُصیان ...

بگو حالا تو با من
با من این تنهایِ سرگردان
جوابِ این تنِ تبدارِ بی درمان
جوابِ آسمانِِ ابریِ چشمانِ خیس از نغمه ی باران
جوابِ بغضِ دربندِ گلویی مانده از فریاد
تمناهایِ بی پایان
جوابِ خواهشِ بی وقفه دل را چه گویم
نازنینم  
مایه ی آرامش
ای تنها امیدِ جان ...ادهم .تیر1393

فریب



دنیا همه بازی و هوی و هوس است

زهری ست که در جام شرابی ملس است

زیبا و فریبنده ولی بی حاصل

دیبای هزار پاره مندرس است ...